دموكراسي در كوتاه مدت بسيار آسيب پذير است. راستش را بخواهيد شك دارم كه در دراز مدت هم آسيب پذير نباشد. قطعا نميتوان در يك يادداشت وبلاگي اين مساله را آسيب شناسي كرد. فقط ميتوانم از چيزهايي نام ببرم.
1- دموكراسي به سادگي ميتواند به دامان پوپوليسم بغلتد. به طور مثال آيا اين دموكراسي است كه آميتاب باچان نماينده مجلس هند شود؟ آيا عوام گرايي او را به اين مقام نرسانده است؟
2- دموكراسي ميتواند از سوي توتاليتاريسم به شدت تهديد شود. بايد مثالي بزنم. گاردين ، تايم يا بي بي سي ، سندي در افشاي يكي از مقامات غربي مينويسند. آن وقت يك حكومت ضد آزادي بيان ،همان حرف هارابه عنوان سند ضد آزادي در مورد غربي ها به كار ميبرد.قبول دارم كه آزادي در غرب هم بسيار نصفه نيمه است، اما نقد قدرت،همان ها را هم در ديگر كشورها ظعيف ميكند. همين مساله براي اصلاح طلبها هم پيش آمد. آن ها نميتوانستند از همديگر نقد كنند. چون گزك دست ديگران ميدادند. پس ضعيف شدند.
3-رسانه دست افرادي است كه پول و قدرت دارند. آن وقت همين رسانه ها افكار عمومي را جهت ميدهند. اين قضيه را مي توان به سه صورت بررسي كرد:
الف.آيا افرادي كه در رسانه كار ميكنند ، نمايندگان مردم هستند يا طيفي كه فقط بخشي از خواست مردم را منتشر مي كند؟
ب.آيا رسانه دولتي بازتاب دهنده صداي دولت و بالطبع خاموش كننده صداي ديگران نيست؟
ج. آيا خبرنگار نيز نميتواند تحت تاثير جريان خبري قرار بگيرد و بازتاب دهنده آن چيزي باشد كه فقط براي پول انجام ميدهد؟ فكر مي كنيد كساني كه در فيلتر كردن سايت ها فعاليت دارند، كسي جز من و شمايند؟ آن ها متخصص هايي هستند كه پول مي گيرند و فيلتر ميكنند.
4- شما مينويسي و آن ها پاره مي كنند.آيا فيلتر كردن سايت ها چيزي جز اين است؟
5- ما در برخورد با جوامع مختلف دو نكته پيش رو داريم:
الف.خود دموكراتند. در اين صورت نيازي به كار خاصي نيست و همه چيز گرچه با كمي مشكل به پيش ميرود.
ب.دمكرات نيستند. در آن صورت همه دمكرات نيستند. از كودكي نياموختهاند كه دموكرات باشند. من به زنم ، بچهام ، مادرم ،برادرم و ... زور ميگويم . تو به مسافرت ، ارباب رجويت ، همكارت زور ميگويي . او به زير دستش ، به كارمندش و آن ها...چه كسي براي ما دموكراسي ميآورد؟وقتي هر كسي مراقب است كلاهش را باد نبرد...مابه كجا ميرويم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر