امروز سه شنبه 24 شهریور مطابق با 15 سپتامبر، از متروی ایستگاه میدان حر پیاده و همان جا سوار یک تاکسی شدم که مرا در میدان انقلاب پیاده کرد. دوباره باید سوار تاکسی می شدم. مسیرم را گفتم و سوار شدم. رادیو روشن بود. مجری خبر گفت: نماز جمعه این هفته به امامت احمد خاتمی( یادم نیست که گفت آیت الله یا حجت السلام) برگزار می شود آقای احمدی نژاد به عنوان سخنران پیش از خطبه حاضر خواهد بود. همین که جمله مجری تمام شد، راننده پرسید: امیر آباد دیگه؟ و من پیاده شدم. مسیرمان با هم فرق می کرد.
۱۱ نظر:
شنیدی میگن طرف یک شبه راه 100 ساله رفته؟
همینه دیگه.
این جوجه را امیر بودن چه کار !؟
آه ، این جمله ی بالا را که می گویم حرصم می آید . ما هم پیاده میشویم
این اواخر مسیر خیلیا از هم جدا شد
نماز جمعه این هفته رو خدا به خیر بگذرونه
نمی دونم چرا همیشه تو رو یه مرد چهل - پنجاه ساله تصور می کردم. اصلا نمی تونستم تو رو یه جوون بیست و چند ساله تصور کنم. راستشو بگو این عکس مال کی هست؟
درود بر سجاد صاحبان زند که نوشتن را چه مومنانه آغازیده ایی و من خیلی اتفاقی به سراغت اومدم.سالهاست بی خبرم از چگونه بودنت و انگارراهی رو برگزیده ایی که مشتاقش بودی.خوشحالم از حضورت که انگار از قدیم بوده و به امروز رسیده. خواستی سری به وب سایتم بزن که اندکی متفاوت از عمومیته.خیلی فرصت نشد بهش برسم اما بالاخره چیزاایی برای تو درش هست. شاهین سلحشور
http/:shahin1350.blogfa.com
ياد يكي از آهگ هاي محسن نامجو مي افتم...اسمش گمانم ترياك ست الحق مي ايد به ان اهنگو اين اوضاع ايضا...
ان هم از انقلاب و جمهوري و ميدان ازادي توي شعرش مي گويد.همان كه تو توي همين چند سطر به كنايه حواله مي كني...
حالا ديگر ان جمعه را هم چشيديم.
salam.ma baham va kheylia ham masirim amma o in khodesh najoor mohemeh.
صندلی های آبی خالی سازمان ملل+دست بند های سبز ما که این روزها بر جور بوی غم می ده=؟
انگار خیلی ها از تاکسی پیاده شده اند..
تمام نمی شود. کابوس های این روزها تمام نمی شود چرا. هر روز رد می شوم از کنار آدم هایی که شبیه من نیستند و زنده مانی می کنم. من هنوز روزه ی سکوت دارم. تو خوبی؟
راستی سجاد میشه به من بگی کلا در چه شرایط و وضعیتی هستی برادر؟
ارسال یک نظر