چهارشنبه، آبان ۱۹، ۱۳۸۹

روایت هوشنگ مرادی کرمانی از میزان دستمزد ناصر ملک‌مطیعی

امروز مصاحبه‌ام با هوشنگ مرادي كرماني، همان نويسنده دوست‌داشتني قصه‌هاي مجيد، در روزنامه و ايضا خبر سايت خبرآنلاين منتشر شد. اگر دوست داشتيد اين مصاحبه را بخوانيد. متن خلاصه در اين‌جا و متن كامل در اين‌جا آمده است. بديهي است كه در متن خلاصه اسمي از من به ميان نيامده.

لطفا نظرهايتان را حتما برايم بنويسد. همين جا. توي وبلاگ. آن‌جا هم نظر داديد،‌ اجرتان به سلينجر.

۱۳ نظر:

سهیل شانه ساز گفت...

آقای زند عزیز.
راستش فکر نمی کردم مردم ترکیه کتاب خون تر از ما باشند و این موضوع حال منو گرفت. ببین چه اهمیتی به نویسنده می دهند و ما کجای کاریم.
دوم اینکه /: اگر چه آقای مرادی کرمانی نویسنده بزرگیه ، اما من به طور اتفاقی دو بار ایشون را از نزدیک دیدم و از اخلاقش خوشم نیومده. . ای ول به اخلاق و مرام چلچراغی خودتون.
سوم اینکه : آرزوی من اینه یه روز بیام با آقای سجاد زند مصاحبه کنم با این موضوع که چند تا درخت قراره تو ترکیه به اسمش بکارند.
شدید ارادتمند.
شدید موفق باشید.

آرشید گفت...

سلام.زودی میخونمش.

فاطمه محمدبیگی گفت...

متن کامل رو خوندم!جالبه از ایشون استقبال کردن!با این نزدیکی فرهنگی خیلی مواقفم!تاثیر داره بالاخره چه بخوایم چه نخوایم...
خوبه که مرادی کرمانی یه تجربه جدید کرده و مدام تو یه زمینه جلو نرفته!نمی شه که همیشه یکسان نوشت!خدا رو شکر مردم هم استقبال کردن...
ساعدی ذهن قصه گو داره!آره نوشته هاش جالبن!با اینکه شاید یه نظر دیگه راجع بهشون ته ذهنم باشه اما طرح داستاناش جالبه!
امیدوارم کرمانی به همه برنامه هاش برسه وسفر خوبی داشته باشه!
اینجا نظر دادم اما اجرم با سلینجر عزیز!:-D

حباب گفت...

سلام!
جالب بود...5
تا درخت!
راست میگفت آقای کرمانی..ما و ترکیه شباهتهای فرهنگی زیادی داریم.اونجا 5تا درخت به نام یه نویسنده میکارن و اینجا یهو کتابهای یه نویسنده از نمایشگاه جمع آوری میشه.........از این دست شباهت ها زیاد داریم.

girl گفت...

سلام.
وای که چه حالم خوبه که با یه نویسنده ی خوب و خوش ذوق در ارتباطم. باعث افتخارمه.
لطفتون به دلم چبسید.
بسیار سپاس مدار صفردرجه ی عزیز.

حسین گفت...

سلام آقای زند
ممنون از حضورتون
راستش اینکه حافظ بودم یا سعدی مهم نیست مهم اینه که دفعه ی بعد قراره چی باشم!!
موفق باشید و پایدار

ناشناس گفت...

عالیه

ناشناس گفت...

!

جواد گفت...

سلام آقای زند

مصاحبه خوبی بود.راستش منم مثل خیلی ها قصه های مجید رو دیده بودم اما نویسنده و آثار دیگشو نمیشناختم.

ممنون

girl گفت...

انتخاب یک شکلک بغض کرده که نزدیکه بغضش منفجر شه ...

مارناک گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
سجاد زند گفت...

salam marnake aziz.
man ham kolan be hame chi shak daram. ama age khasti mitooni behem mail bezani

sajad.zand@gmail.com

محمد مساعد گفت...

سلام رفیق عزیز با نگاه معصوم و قلب سلینجریه من
جالب بود مصاحبت . راستی کامنت مارناک هم جالب بود . عجب شکهای جالبی !