چهارشنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۹۰

سحابی‌ها رفتند، ابراهیم یزدی را دریابیم/ سحابی ناکام سیاسی بود

در دوران مدرسه معلمي داشتيم به نام «ناصح» كه بعدها پسرش دوستم شد، بهنام ناصح. معلم آن‌روزها كه خدا حفظ ‌اش كند جمله قشنگي را گفت كه تا هميشه در ذهنم خواهد ماند. گفت دو دسته از دانش‌آموزان در ذهن يك معلم مي‌مانند، شلوغ‌ها و خيلي‌ خوب‌ها. ما هيچ كدام از اين دو نبوديم. فقط اين را آموختيم كه براي افتادن بر سر زبان‌ها نيازي نيست كه خوب باشي. گاهي با بي‌انظباط بودن هم مي‌توان بر سر زبان‌ها افتاد.

گاهي با چيزهاي عجيب و غريب، گاهي با حرف‌هاي بي‌پايه، گاهي با خودزني مي‌توان بر سر زبان‌ها افتاد. آن‌چنان كه ايران من اين‌روزها و سال‌ها تيتر روزنامه‌هاي جهان شده است. شايد بتوان خود ايران ، فقط ايران را در كتاب ركورد‌هاي گينس ثبت كرد. كشوري كه بيشتري عجايب جهان را در خود دارد.

تيتر فرداي روزنامه‌هاي جهان چه خواهد بود؟ دختري در مراسم پدرش درگذشت؟ آيا اين عجيب نيست؟ دختري در مراسم درگذشت پدرش دچار حمله قلبي شد؟

عزت‌الله سحابي روز سه‌شنبه 10 خرداد درگذشت. ۸ روز بعد از ناصر حجازی. درگذشت سحابي به بلندي درگذشت ناصرخان صدا نداشت. بسياري از مردم ما سحابي را نمي‌شناسند. و دريغ كه اگر ناصر حجازي تنها چند بار در اعتراض از غم نان مردم به صدا درآمد، عزت سياست ايران همواره به همين دليل در شكوه بود. اما در سرزميني كه مزد گوركن از آزادي انسان افزون است، باكي نيست كه او را نشناسند.

سحابي 80 سال داشت. كمي بيش و كم. يعني ناكام از دنيا نرفته است ظاهرا. اما فقط ظاهرا. چرا كه ناكامي را نمي‌توان تنها در يك مساله دانست. سحابي در جستجوي آزادي بود. از همين رو بود كه جواني‌اش را در زندان‌هاي رژيم گذشته گذراند و هرگز در جستجوي مصالحه نبود. سحابي آزادي نان و قلم را در ايران نديد تا ثمره كاملش را نديد و از اين روست كه او يكي از ناكام‌ترين مردان اين سرزمين بود.

شايد تيتر امروز روزنامه‌هاي جهان بايد به همين موضوع اختصاص پيدا مي‌كرد: عزت‌الله سحابي ناكام شد. يا ناكام ماند.

گاهي كه مي‌شنوم يا مي‌خوانم كه مردم سرزمينم به دستاوردي تازه رسيده‌اند، غروري در من مي‌جوشد. گاهي كه يكي از تيم‌هاي ملي كشورم به رتبه‌اي دست مي‌يابند، بغضم مي‌گيرد. دوست دارم كه اگر نامي از ما در جهان مي‌آيد، به نيكي باشد. از دولت‌هاي جهان و سياسي‌ها مي‌گذرم اما یقین دارم مردم جهان خوبي و بدي را درك مي‌كنند. بگذاريد ناممان به خوبي بيايد.

...و حالا كه هاله سحابي به پدر پيوسته است، و حال كه هاله و عزت به سحابي بزرگ يدالله پيوسته‌اند، يادمان باشد كه هنوز ابراهيم يزدي را داريم. ابراهيم يزدي‌ها هستند. قدرشان را بدانيم. مرثيه‌سراي مردگان نباشيم.

۲ نظر:

عادله گفت...

بسیار عالی .... ولی خودمونیم وقتی به باد کسی که رفته مینوسی فوق العاده تاثیر گذار و به یاد ماندنی میشه ... چندین مورد به یاد دارم این طوری

سارا سعدالهی گفت...

عالی بودن...
اما چرا فیلتر شدید؟؟؟
گرچه....!!!!