دوستی که چند زمانی را در یکی از کشورهای غربی زندگی کرده بود، نکته جالبی را در مورد ایران میگفت. روزی از او پرسیدم که تفاوت ایران با کشورهای غربی در چیست، چون ما هم خیلی از چیزهایی را داریم که آنها دارند. دوستم بدون آنکه فکر کند، گفت: شما در کشورهای غربی خیلی نگران فردا نیستی. یعنی انتظار نداری صبح روز بعدی که از خواب بیدار میشوی، اتفاق خاصی افتاده باشد. همه چیز سرجایش هست و زندگی عادیات را ادامه میدهی. اما در ایران اینطوری نیست. هر لحظه ممکن است یک اتفاق جدید برایت بیافتد.
دوستم راست میگفت و بارها این حرفش برایم اثبات شده است. به حرف او اضافه کنم که ایران تنها کشوری است که یک مساله امروز جرم است و فردا بابت همان کار تشویقات میکنند. و البته بر عکس. یعنی ممکن است برای چیزی که امروز برایش تشویق میشوی، فردا اتفاق بدی برایت بیافتد.
از بحث دور نشویم. چند روز پیش نشسته بودیم که یکی از دوستان خبرنگار گفت که «میخوای در مورد انتقال آب دریای خزر به سمنان کار کنیم؟» خیلی توجه نکردم. اصلا حواسم نبود. گفتم «آره» اما حوسم نبود که چرا.
شب که معمولا با دیدن اخبار سر میشود، یکدفعه میان خواب و بیداری، دیدیم که بیلهای مکانیکی شنهای ساحلی خزر را شخم میزنند. شاید برایتان خندهدار باشد، اما یک لحظه فکر کردم میخواهند چاه نفت حفر کنند. گوشم ناخودآگاه تیز شد. دیدم که «ای داد و بیداد/ توی کوچهمون داره باد میآد»
انگار قرار شده آب دریای خزر را ببرند به سمنان و فلات مرکز ایران. یعنی شما آرام و راحت و در نیمهخواب و بیداری ساعت 10:30 شب هستی، یکی انگشت میکند توی چشمت تا راحت نخوابی. ای داد و بیداد. کاری هم که کنی، نمی گذارند در خلسه خودت باشی.
هنوز زمینهای سفید و نمکی اطراف ارومیه را از یاد نبردهایم، یعنی میخواهند اینجا را هم شبیه ارومیه کنند؟ یعنی کار، کارشناسی شده است؟ بعد از زبان یکی از نمایندگان خواندم که اگر اتقاقی برای دریای خزر بیافتد، شاید بیش از 10 هزار سال طول بشکد تا آبش جبران شود. ای داد و بیدا...ای داد و بیداد. آب رفته به جوی بر نمی گردد ها...
آقا انگشتو از چشمون بکش بیرون. به اندازه کافی کور شدیم ما....
۲ نظر:
دریای کاسپین البته ...
پیجتونو چرا بستین؟میخواستین از دست ما راحت شین؟بداخلاق!
ارسال یک نظر