چهارشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۹

هفته عجيبي بود و بگذشت/ توپ طلا براي علي پروين/ شكلات بخوريد و حرف بد نزنيد

اين هفته، يكي از عجيب‌ترين هفته‌هاي همه عمرم بود. نپرسيد چرا. چون هيچ‌كس از فلان مقام مسوولي كه رفته بود نمايشگاه كتاب لرستان هم اينو نپرسيد. بنده خدا گفت كه اين بهترين نمايشگاهي بود كه در همه عمرم ديده‌ام. هيچ كس هم نپرسيد كه اصلا قبلا نمايشگاه رفتي يا نه. اما قضيه من فرق مي‌كند. چون حتما هفته‌هاي قبلي بوده‌ام. شاهد و مدركش هم موجوده.
هفته گذشته، يعني اواخر هفته گذشته‌تر اعلام كردند كه ماريو وارگاس يوسا برنده نوبل ادبيات شده. در آن لحظه قيافه علي پروين جلوي چشمم آمد كه با آن شكم گنده‌اش، جايزه توپ طلاي جهاني را بالاي سر برده است. ممكن است علي پروين بازيكن خوبي بوده باشد، اما الان ديگر اصلا بازيكن نيست. ايضا ماريو بارگاس يوسا كه من همان جواني را هم دوستش نداشتم.
مي‌گويند كه روزي ماريو وارگاس يوسا داشته سوار خر مي‌شده. يعني به تازگي كه سن‌اش رفته بالا. كمي زور مي‌زند و نمي‌تواند. بعد بلند مي‌گويد: جواني كجايي كه يادش بخير. بعد كمي به اطراف نگاه مي‌كند و وقتي مي‌بيند خبري از ماركز و دن دليلو و فونتس نيست، مي‌گويد: آره. واقعا يادش به خير. دختر خوبي بود. هميشه كمك مي‌كرد سوار بشم.
در اين هفته كريم باقري هم خداحافظي كرد. علي پروين در مورد گفت: اي كاش آق كريم، تو تيروون ( همان تهران )، چار گوشه زيمينو مي‌بوسيد و مي‌لفت. پيشنهاد مي‌كنم كه بعد از بازي استقلال و پرسپوليس، آقا كريم به خاطر روي ماه علي آقا هم كه شده يكبار ديگر خدا حافظي كند. خداحافظي كه بد نيست. سلامتي مياره.
در هفته گذشته همچنين بحث يارانه‌ها جدي‌تر شد. يكي از اساتيد گفت كه فعلا مقدار يارانه‌ها را لو نمي‌دهيم چون خوب نيست. اما به نظرم بايد هر چه زودتر اين كار را انجام دهند. چون مردم به هر حال بايد بدانند كه چه خاكي به سر خودشان كنند.
از ظريفي پرسيدند: اين اعضا و جوارحي كه داري، همه‌اش مال خودت است.
هيچي جواب نداد. چون اگر جواب من و شما را مي‌داد كه ديگر ظريف نبود، مي‌شد خانم خانه يا ضعيف يا سليته.
خبرهاي هم در مورد شكلات منتشر شد. خلاصه اينكه اين مديرهاي شركت‌هاي شكلات سازي خوب دم خبرنگارها را ديده‌اند انگار. چون جملگي نوشته‌اند كه شكلات خوب است براي آدم و عمر را زياد مي‌كند و حضرت نوع، روزي سه بسته « توبلرونه » مي‌خورده و فلان كسك كه 1000 سال عمر مي‌كرده، « كيت كت » مي خورده. اما به نظر من همين « آيدين » و « آناتا » و « فرمند » خودمان را بخوريد بهتر است.
و آخرين خبر اينكه مرضيه، خواننده ايراني در پاريس درگذشت. آن طور که در «دانش‌نامه آزاد ویکی‌پیدیا» آمده است، او نخستین خواننده زنی بود که در برنامه گل‌ها به آوازخوانی پرداخت.
يك خبر ديگري هم بود كه يادم نمي‌آيد. بي‌خيال. اصلا اجازه بده ما در اين كار مشكاركتي نداشته باشيم.

۱ نظر:

فاطمه محمدبیگی گفت...

یوسا....نمی دونم!...فوتبال...نمی دونم! ....یارانه ...مردم دیگه نباید خاک به سرشون بریزن...نیست خوشبخت بدیم بدبخت ترم میشیم!واقعا چی فکرکردن...نمی دونم!...شکلاتم خوبه...
بی خیال...!فسفر ندارم...