یکشنبه، دی ۲۱، ۱۳۹۳

وقتی مجلس احمدی نژاد را به پیامبر اسلام ترجیح می دهد

بازخوانی آخرین سخنان علی مطهری در صحن علنی مجلس، نکات جالبی را در بر دارد. در نخستین گام، او نشان می دهد که فردی معتقد به انقلاب اسلامی، اخلاق اسلامی و تفکراتی است برآمده از اصول گرایی. او نشان می دهد در همین قالب هم می توان آزاد اندیش بود و به آزاد اندیشی بها داد. مطهری به خوبی ثابت می کند که صداهایی برآمده از اصالت انقلابی، با مدرا و مصالحت اندیشی کنار نمی آیند و هرگاه نکته ای را نادرست تشخیص دهند، آرام نخواهد نشست و اعتراض خواهد کرد. در ادامه به چند نکته از صحبت های نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خواهم پرداخت.


1- علی مطهری می گوید که هیچ ارادت ویژه ای نسبت به میرحسین موسوی و کروبی ندارد. این نکته نادرست نیست، چرا این افراد هم نسل و هم سن نیستند. نخست وزیر امام و رئیس مجلس پیشین، نه همدروه مرتضی مطهری بودند و نه همدوره پسر. پدر بسیار زود از میان انقلابی ها حذف شد تا حلقه رابط میان او، مطهری پسر و آن دو مقام شکل نگیرد. شاید اگر حماقت های یک گروه تروریستی نبود، چه بسا موسوی و کروبی در قامت شاگرد در مقابل مطهری پدر زانوی ادب می زدند و این رابطه عاطفی - خانوادگی شکل می گرفت.
با این همه مطهری پسر، می خواهد تا محاکمه نکرده کسی را محکوم نکنیم و نام عدالت اسلامی، به این وسیله خدشه دار نشود. دریغ اما که حرف های او به پایان نرسیده، صدای اعتراض بلند شد. حرف های او نشنیده نشد تا پاسخی در خور به او داده شود. به گمانم تا زمانی که ما صحبت های همدیگر را گوش ندهیم، روند به همین شکل خواهد بود.


2-  نماینده مردم تهران، حرکات تروریسی در پاریس را محکوم کرد، کاری که هر آزادی خواهی باید آن را انجام دهد. نشریه « شاربی ابدو » کارتون هایی از پیامبر اسلام، اسلام و اعتقاد ما منتشر کرده بود، اما تروریست ها به دلیل کشیدن کاریکاتوری از ابوبکر بغدادی به دفتر این مجله حمله کردند. مطهری، رفتار تروریست ها و کارتونیست های این مجله، هر دو را محکوم کرد و این جای تقدیر دارد، چرا که اسلام طرفدار ترور نیست. خوشبختانه هیچ نماینده ای هم به این ماجرا اعتراض نکرد. اما آیا اگر احمد خاتمی در نماز جمعه تهران این حرکت را محکوم نمی کرد، باز هم نمایندگان ساکت می نشستند و مطهری را هو نمی کردند؟


3- نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اجازه ندادند تا حرف های علی مطهری در مورد رهبران جنبش سبز به پایان برسد، حال آن که اجازه دادند تا او ترور کارتونیست هایی را محکوم کند که تصویر نادرستی از پیامبر اسلام را ارایه داده بودند. موسوی و کروبی به احمدی نژاد و وزارت کشور او اعتراض داشتند. این نکته نشان می دهد که اهمیت وزارت کشور دولت احمدی نژاد برای برخی از دوستان بیشتر از شان پیامبر اسلام است. متاسفانه این نکته در مورد داعش هم وجود دارد. آن ها هم به ابوبکر بغدادی بیش از پیامبر اسلام ارزش می نهند و تا زمانی که تصویر این رهبر افراطی کشیده نشد، کاری به کارتونیست ها نداشتند.


4- علی مطهری آزاد اندیش است، هر چند بسیاری از اندیشه های او را به طور شخصی نمی پسندم. اما مطهری را دوست دارم چون به دلیل گرایش به یک گروه خاص، از آرمان هایش نمی گذرد. او مقید و معتقد به حجاب اسلامی است و توجهی ندارد که اصرار بر این موضوع، گروهی از گرایش های سیاسی - مردمی را از او دور می کند. او همچنین به این قضیه توجه ندارد که تکرار نام موسوی و کروبی هم برای بسیاری خوشایند نیست. او حتی به دولت میانه روی روحانی هم کارت زرد می دهد. از این روست که مطهری احتمالا ترجیح می دهد تا دوستان کمتری داشته باشد، اما از اصولش نگذرد. او ترجیح می دهد تا به دلیل همگرایی با جریان های سیاسی، عقایدش را قربانی نکند.


5- وجود چهره هایی همچون علی مطهری برای مجلس و انقلاب اسلامی غنیمت است، چرا که او به افق هایی بلندتر می اندیشد. شاید مطهری پسر نگران است تا نظریه های پدرش دچار انحراف شده اند و می خواهد از این آرا صیانت کند. هر چه هست، صدای او این روزها بالاتر از هر صدایی نشان می دهد که در هر شرایطی می توان مطابق اصول رفتار کرد و در عین حال آزاده بود.

هیچ نظری موجود نیست: