جمعه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۷

لولو خورخوره قانون

ميرزا ملك خان در كتاب "رساله غيبي" ديالوگي را نقل مي كند كه ذكرش هنوز تازه است. كافي است نثرش را عوض كنيم تا در مورد دوران ما نيز درست باشد. صحبت از اجراي قوانين فرنگي توسط شاه است1
رفيق: مي گفتيد شاه عزم را جزم كرده كه اين قوانين را مجري دارد.1
وزير: شاه بسيار چيزها را عزم مي‌كند اما از عزم تا اجرا خيلي راه است. چيزي كه مرا في الجمله مشوش مي دارد اين اصرار شاه است كه گاهي در تغيير اوضاع ظاهر مي نمايد من نمي دانم اين تنظيمات فرنگي را چطور ذهني شاه كرده اند و هر گاه شاه را به حالت خود بگذاريم، يقين بدانيد كه تا يك ماه ديگر ما را مثل وزراي فرنگستان در ميان قوانين محصور مي سازد...."1

هر چند كه ملكم خان در قانون پذيري و اصلاح ناصرالدين شاه اغراق مي‌كند تا نظر او را جلب خود كند و هندوانه بغلش بگذارد، اما لپ كلام خواندني و شنيدني است. ما ايرانيان از قانون گريزانيم و فايده آن را نمي دانيم. قانون بد و اجراي آن بهتر از بي قانوني است.1

هیچ نظری موجود نیست: