خدا پدر چینی ها را بیامرزد که مشکل ما را حل کرده اند. آنها بعد از آنکه کلی چیزهای درجه ده (10) خود را در حق ما لطف کردند، حالا هم بد نیست که وارد مسایل جدید شوند.
مثلا حالا مضراب های تار ایرانی را چینی ها تولید می کنند، حتی تا سیر و پیاز خانه ما چینی است و لباس زیرمان را هم رفقای چینی می سازند. از قطارهای دست دوم و ماشین های "ون" و کفش و لباس های درجه هشت بگذرید. می گویند در جاده اتوبان رشت - تهران، کارگران چینی حضور فعال داشته اند، آن هم با ماهی صد هزار تومان. این مسایل سبب شد تا فکر بکری به ذهنم برسد، فکری که بر اثر تلاش مضاعف به ذهنم رسیده است:" زنان چینی را به ایران وارد کنید." این زنان مزیت های زیادی دارند:
1- مهریه شان خیلی کم است. مثلا بیست هزار تومان.
2- مادر زن خیلی دور است. تازه مادر زن های چینی هم کلا فرق دارند.
3- برای استفاده از وسایل چینی مشکلی ندارید.
4- همسر شما از وقایع بعد از "یک روزهایی" چیزی سر در نمی آورد. چون اصلا قرار نیست یک چینی این چیزها را بداند.
5- همسر شما بلد نیست شعار بدهد. پس قرار نیست یک میلیون امضا جمع کند. پس شما گرفتار پارک لاله نمی شوید.
6- سوخت همسر ( یا هر کوفتی دیگر شما) شما بسیار پایین است.
7- از آنجا که چینی ها کپی کننده های خیلی خوبی هستند، مثلا تویوتا می سازند، از خود تویوتا ، تویوتاتر؛ از همسرتان بخوانید خودش را شبیه بیونسه کند. ( بیونسه همان دختر بی تربیتی است که گاهی او را در تلویزیون همسایه ما نشان می دهند. او البته خیلی صرفه جو و به فکر آقایان است.مثلا خیلی کم لباس می پوشد)
8- واردات همسر چینی یک مزیت خیلی مهم دیگر هم دارد. آن قدر زن های چینی شبیه هم هستند که هر لحظه شما ممکن است آن ها را با هم اشتباه بگیرید. به هر حال کاری است که شده، چه می شود کرد.
9- به هر حال شما یک کار سیاسی هم کرده اید.
به نظرم باید هرچه زودتر واردات زنان چینی به ایران را آزاد کنند. مگر برنج فروش ها، باغدارها و بقیه صنف های ما چه می کنند. دخترهای ایرانی هم همان خاک را بر سر خودشان لطف کنند.
۲ نظر:
آقای زند خیلی جالب بود . هم لایکش کردم هم شیرش هم تو وبلاگ معرفی !
بله این حکایت ایران با آن قدمت تاریخی و باستانی اش است. افسوس .
ارسال یک نظر