وقتی وارد مغازهای ایرانی می شوی، معمولا سه
چهار تا جمله را می بینی که به دیوار چسبانده اند که جدا از نوع ادبیاتشان، پیام
های یکسانی دارند. مثلا می نویسند: جنس فروخته شد، پس گرفته نمی شود یا نسیه داده
نمی شود حتی به شما. گاهی هم ادبیات جمله ها کمی فرق می کند. مثلا می نویسند: حساب
دفتری نداریم یا پذیرش جنس فروخته شده، سبب تداخل کاری می شود. گاهی این ها را با
خودکار می نویسند و چند بار رویش را پررنگ می کنند تا مثلا از دور خوانده شود،
گاهی هم می دهند کسی برایشان بنویسند. این روزها هم که تقریبا در هر کوی و برزنی
یک دستگاه چاپگر پیدا می شود، می دهند همین جملات را برایشان چاپ می کنند یا به
قولی پرینت می گیرند.
اما شما در هیچ کدام از سوپرمارکت های فرنگی
جملات مشابه این را نمی بینید. اصلا این جا مثل ایران، پشت فروشنده دیواری وجود
ندارد که کاغذی را رویش بچسبانند. چند فروشنده، یا به قول خودشان «که شر» پشت
دستگاه نشسته اند، بارکد خوان را به وسیله مورد نیاز شما نزدیک می کنند، بارکدخوان
دیلینگی صدا می کند و بعد قیمتش روی مانیتور دستگاه نشان داده می شود. اصلا هم
نیازی نیست یک کلمه بین شما و این فروشنده، رد و بدل شود. البته همه شان وقتی شما
را می بینند، سلامی تحویل تان می دهند و مطابق دستور رییس فروشگاه باید لبخند هم
بزنند و وای به روزی که چنین اتفاقی نیافتد؛ حتما کارشان را از دست می دهند.
برگردیم به همان جمله معروف و عادت شده خودمان
که «جنس فروخته شده، پس داده نمی شود». در این جا شما می توانی تا 30 روز، جنس
فروخته شده را پس بدهی. خیلی ساده، فاکتورت
را نشان می دهی و می گویی این جنس فروخته شده را نمی خواهم و طرف هم یکی دو
دقیقه وقتت را می گیرد و بعد اسکناس می شمارد و تحویلت می دهد. گاهی هم کارت بانکی
ات را می گیرد و پول همان لحظه به حساب ات واریز می شود.
در این معامله اصلا و ابدا مهم نیست شما چرا می
خواهی جنس خریده شده را پس بدهی. شما حتی می توانی بگویی از این جنس خریده شده،
خوشم نیامده، باهاش حال نکردم یا اصلا حرف هم نزنی. در هر صورت آن ها، پس اش می
گیرند. مورد داشتیم که طرف، کیک خریده شده را برگردانده، در حالی که جای دندانش
هنوز روی آن مانده بود و گفته از طعم کیک خوشش نیامده و سوپر مارکت هم پس اش
گرفته. مورد داشتیم که طرف چتر را خریده، شکسته و پس اش داده. موردها زیاد بوده.
البته اگر فاکتور هم نداشته باشی، جنس فروخته شده را پس می گیرند، فقط باید به
جایش چیز دیگری خرید کنی.
در سوپرمارکت های فرنگی، تا حد مشخصی نسیه هم
داده می شود، حتی به کسی که تقریبا نمی شناسندش. یعنی در بسیاری از مغازه ها، به
شما پیشنهاد می کنند که کارت «کریدیت» بگیری و بعد تا سقف فلان قدر نسیه خرید کنی
و بعدا پولش را بپردازی. البته باید فرم مرتبط را پرکنی و کارت مخصوص خودشان را
برداری. نکته جالب تر این که اگر شما نسیه خرید کنی، به شما جایزه هم می دهند. اما
اگر سر موقع، حساب دفتری ات را صاف نکنی، مرتبا سود می آید رویش. دیگر از این حرفا
نداریم که « اصغر آقا دستم تنگه، حقوقمو نگرفتم، گرفتم صافش می کنم.» شاید هم به
نفع مغازه باشد که شما بدهی ات را دیر پرداخت کنی. سودش را می دهی.
فکر می کنم همه این اتفاق ها به یک دلیل ساده
روی می دهد: می خواهند اعتماد مشتری را جلب کنند. می خواهند به این وسیله، به تعداد
مشتریانشان را بیافزایند. شاید هم بدشان نیاد دیر به دیر پولت را بدهی و سودش را
بگیرند. به همین سادگی.
................................................................
* ستون چراغ لیزری در روزنامه شرق
۱ نظر:
خیلی جالب بود :)
چه سیستم خوبیه اعتماد
ارسال یک نظر