تضاد، جذابيت انسان است و اگر نبود اين تضاد، انسان تبديل ميشد به موجودي كسالتبار كه تنها به درد كشاندن هر روزه چرخ آسياب بان ميخورد. درست به همين دليل است كه خوبي مطلق حالمان را بد ميكند و هر گاه حس كنيم كه كسي، هميشه به شيوه "بچه مثبتها" رفتار ميكند، كسل ميشويم. در چنين شرايطي با خودمان فكر ميكنيم كه چطور ميشود كمي شيطنت كرد، سر به سر كسي گذاشت و البته انسان بود. به قول يكي از متفكران ميهني كه شايد دوست ندارد اسمش در اينجا برده شود، زندگي بدون چيپس و پفك، بدون چيزهاي مضرر چيزي به كل حال زننده است. درست همانطور كه بچگي، شيطنت را در الزامش دارد و اگر انسان كودكي نكند، توپ پلاستيكي به سمت پنجرهاي نشوتات، يا به تعبيري امروزيتر، كلي ايميل "اسپم" براي ديگران سند نكند( يا به تعبيري نفرستد )، شايد در پيرانهسرش هواي كنعان به سر كند و اي وايلا، از اين همه نابجايي كه گاه دامان ما را ميگيرد.
متن كامل
متن كامل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر