شايد اين اولين باري باشد كه در عمر روزنامهنگاريام، اول تيتر مطلب را انتخاب كردهام. اما باور كنيد كه ايران مشكل فرهنگي دارد. اينكه چه كسي مقصر است، بحث من نيست. اينكه مدارس ما، دانشگاههاي و در نهايت خانوادههاي ما فرهنگساز نيستند، بحث من نيست. اينكه مسايل اقتصادي سبب ميشد تا نتوانيم درست كتاب بخوانيم،بحث من نيست. اينكه پدر و مادرها، كمتر به فرزندانشان ميپردازند، بحث من نيست. حتي نميخواهم از آمار طلاق بگوييم، كه انگار در حال افزايش است. من از اينكه اين چيزها به من مربوط شود، ميترسم. اصلا به من چه بعضيها، همه چيز را به پاي دولت مينويسند. حرف من چيز ديگري است.
همين حالا كه از خانهتان بيرون رفتيد، 10 ماشين ( خودرو يا car) را بشماريد. تقريبا نيمي از اين ماشينها، دست يك يك جايشان تصافي است. البته و صد البته كه قشر زحمتكش صافكار بايد نان بخورند، اما ما به حال و روزمان چه آوردهايم؟
اگر تنها يك بار در خيابانهاي تهران رانندگي كرده باشيد، متوجه حرفم ميشويد. ماشينها توي هم ميلولند، استفاده از چراغ راهنما، تقريبا در حال منسوخ شدن است، هيچ كس فاصله لازم را رعايت نميكند، هيچ كس به ماشين كناري احترام نميگذارد و خلاصه آن ميشود كه يك ساعت رانندگي در تهران، به اندازه 1000 ساعت دعوا و مرافعه با صاحبخونه، حالت را ميگيرد.
نكته جالب آنجاست كه همه هم خودشان را حق به جانب ميدانند. و هر كسي فكر ميكند كه ديگران فرهنگ ندارد. ايران مشكل فرهنگي دارد و همه مشكل ما اينجاست.
همين حالا كه از خانهتان بيرون رفتيد، 10 ماشين ( خودرو يا car) را بشماريد. تقريبا نيمي از اين ماشينها، دست يك يك جايشان تصافي است. البته و صد البته كه قشر زحمتكش صافكار بايد نان بخورند، اما ما به حال و روزمان چه آوردهايم؟
اگر تنها يك بار در خيابانهاي تهران رانندگي كرده باشيد، متوجه حرفم ميشويد. ماشينها توي هم ميلولند، استفاده از چراغ راهنما، تقريبا در حال منسوخ شدن است، هيچ كس فاصله لازم را رعايت نميكند، هيچ كس به ماشين كناري احترام نميگذارد و خلاصه آن ميشود كه يك ساعت رانندگي در تهران، به اندازه 1000 ساعت دعوا و مرافعه با صاحبخونه، حالت را ميگيرد.
نكته جالب آنجاست كه همه هم خودشان را حق به جانب ميدانند. و هر كسي فكر ميكند كه ديگران فرهنگ ندارد. ايران مشكل فرهنگي دارد و همه مشكل ما اينجاست.
۷ نظر:
سلام.اول ممنون از اینکه آدرس وبلاگتونو برام فرستادید.در ضمن میشه بگین ما در چه زمینهای مشکل نداریم که در زمینه ی فرهنگ نداشته باشیم؟؟
راستی اگه فقط یک بار توی اصفهان رانندگی کنین میفهمین که مردم پایتخت چقدر با فرهنگن!!!
سلام
سجاد صاحبان زند نشونی شما رو داد و من اومدم اینجا.
با شما موافقم. من دارم یک سلسله مطالعات دربارهی ریشههای فرهنگی جامعهی ایران انجام میدم. باید دید ریشهها کجاست و آیا میشه تغییرشون داد و یا به طرف مطلوب سوقشون داد.
یک سخنرانی هم توی دانشگاه آزاد داشتم و به بخشی از ریشهها اشاره کردم.میتونم متن حرفهام رو براتون بفرستم تا نظر شما رو هم بدونم.
البته همون متن رو میخوام توی وبلاگم بگذارم.خوشحال میشم به من سری بزنید.
weblog.mehdihejvani.com
ممنون تابعد
کاملاً موافقم.
درمان این برگ ریزان را، از ریشه باید شروع کرد.
100% موافقم که مشکل فرهنگی داریم و خیلی زیاددددددددددددددددد
همیشه گفتم خاتمی درست تشخیص داده بود مشکل ما رو... رانندگی فقط یک موضوع از هزاران موضوعه اما همین یه موضوع هم خودش هزاران موضوعه... صبحها که با ماشین خودت میای سر کار تلاش می کنی که تک سرنشین نشی؟ چیزی در مورد carpooling شنیدی؟
سجاد عزیز موافقم
بسیاری از فرهنگ های لازم وکاربردی هنوز در جامعه ی ما نهادینه نشده است تا به امروز من اعتقاد دارم حکومتها مانع نهادینه شدن این فرهنگ ها شده اند وتا زمانی که بستر مناسب ایجاد نشود همین کاسه است وهمین آش
فرهنگ و فرهنگ سازی
انقدر این نام را در این چند ساله شنیده ایم که از یاد برده ایم سابقه فرهنی ما را هیچ کشوری نداشته است
افسوس!
ارسال یک نظر