جمعه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۹

سينماها را تعطيل كنيد همه خلاص شوند

سينماها را تعطيل كنيد همه خلاص شوند. اصلا ما سينما مي‌خواهيم چه‌كار؟ اصلا معني دارد كه چند نفر آدم بي‌كار بروند جلو دوربين و لنز، چند نفر آن‌پشت يك وسيله سنگين به اسم بوم صدابرداري را بالا و پايين كنند، چند نفر با رنگ و لعاب به صورت بازيگران بيافتند و گريم كنند، يك نفر مدتي را به تدوين فيلم اختصاص دهد، يك نفر موسيقي بسازد و يك نفر ديگر صداگزاري كنند و فلان و بهمان و در نهايت يكي دو نفر آدم بيايد و فيلم را ببيند؟ اصلا ارزش دارد؟ به نظر بنده حقير گيرنايي، اين سينما را بي‌خيال شويد تا جمعي آدم از گرفتاري رها شوند. بروند براي خودشان كوه‌نوردي. بروند فيل هوا كنند. به هر حال فيلمسازي در اين‌جا كمتر از فيل هوا كردن نيست. ( بازي فيلم و فيلم را لطفا دريابيد ، اگر هم در نيابيد، به خودتان گير مي‌دهيم و مي‌پرسيم : چرا كلاتو كج گذاشتي؟)

فيلم‌ها براي آن‌كه ساخته شوند چند مرحله را بايد طي كنند. اول اين‌كه نفر بيكار يك فيلمنامه بنويسد. بعد نگران باشد كه كسي فيلم‌نامه‌اش را نكشد بالا. بعد فيلمنامه براي تاييد برود فارابي. بعد پروانه ساخت صادر شود. بعد يك نفر آدم از جان‌گذشته پولش‌ را خرج نگاتيو كند و مدام غر بزند كه آقا كمتر خرج كنيد. بعد فيلم مراحل فني را طي كند. بعد چند نفر از عوامل به هم گير بدهند. ( مثال مسايلي كه بين بهروز افخمي و تهيه كننده فرزند صبح اتقاق افتاد). بعد هم كه فيلم ساخته شد، دوباره بايد پروانه نمايش صادر شود.

بعد از همه اين مسايل، فيلم بايد در جدول پخش قرار گيرد. اگر فيلم‌تان چند ستاره توي مايه‌هاي ايكس و ايگرگ داشته باشد، در چند سينما پخش مي‌شود، اگر نداشته باشد، يواشكي در يكي دو سانس پخشش مي‌كنند. همه اين‌ها را قبول كرديم. حالا يك مساله جديد اضافه شده است. مي‌خواهند از سينمادارها 3 درصد ماليات افزوده بر درآمد بگيرند. اي واي.

اگر وضعيت ما به سامان بود و هر روز جلوي سينماها مردم صف مي‌كشيدند، كسي اصلا حرفي نداشت. آخه دوست مالياتي من! اين سينمايي كه تماشاگر با قهر كرده، آن‌قدر جان دارد كه تو مي‌خواهي از آن درآمد افزوده بگيري؟ آخ اين رسمشه؟ آخه شما كه دستت تو كاره، يعني اين سينما جون داره كه مي‌خواي ازش ماليات بگيري؟ ( ببخشيد اين قسمت‌ها را محاوره‌اي نوشتم. اين‌گونه نوشتم تا نشان دهم قصد و غرضي نداريم)

ماليات اضافه بر سينماها، يعني درآمد كمتر ‌آن‌ها. درآمد كمتر آن‌ها يعني بالاتر رفتن قيمت بليت. بالا رفتن قيمت بليت، يعني حضور كمتر مردم در سينماها. ( خوب طرف تو اين آلودگي هوا، مي‌ره يه سي دي مي‌گيره با خونوادش مي‌بينه. رجوع كنيد به فيلم تبليغاتي وزارت ارشاد در مورد قاچاق فيلم. اين ديالوگ رو از اون‌جا برداشتيم)

كاهش درآمد سينماها يعني اخراج كارمندهايي ديگر و بيكاري آن‌ها. كاهش درآمد سينماها، يعني كاهش درآمد فيلم‌ها و تهيه‌كننده‌ها. يعني ساخته شدن تعداد بيشتري از فيلم‌هاي آبگوشتي. شما را به خدا، رحمي به ما اهالي سينما كنيد. شما را به خدا، ماليات نگيريد. از اين ماليات‌هاي افزوده...

رونوشت: اين مطلب پيش از اين در روزنامه آرمان منتشر شده است.

هیچ نظری موجود نیست: