جمعه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۹

کارهای فرهنگی همان آب اضافه آبگوشت است

در روزگار قدیم که بیشتر مردم ایران آّبگوشت می خوردند، هر وقت قرار می شد مهمان تازه ای به خانه بیاید، پدر خانه ماجرا را به مادر خانه اطلاع می داد. مادر خانه هم کاسه « چه کنم؟» را می گرفت به دست و می پرسید که چه باید بکند. به هر حال در زمان گذشته از این رستوران هایی نبود که سرویس مثلا رایگان داشتند. این مثلا رایگان را از آن رو نوشتم که به هر حال به دلیلی پولی را از ما می گیرند. اگر باور ندارید، بنده مدرک دارم و می توانم نشان دهم. حالا در آن شرایط قدیم، پدر خانه هم یک راه حل همیشگی داشت:« یک کاسه آب به آبگوشت اضافه کن. » مادر هم با اندوه می پذیرفت، چون وقتی آبگوشت آبکی و خوشمزه نیست، معمولا زن خانه به بی سلیقگی متهم می شود و نه مرد خانه. حالا شده ما و روزناها ها. حالا شده ما و جشنواره ها. ما و کتاب. مثلا وقت صفحه های روزنامه کم می شود، می گویند صفحات فرهنگی بیشتر ببندند. ما نقش همان آب اضافه آبگوشت را بازی می کنیم.

هر اتفاقی در روزنامه ها می افتد، اولین کاری را که می کنند، از صفحات فرهنگی می کاهند. مثلا اگر قرار است ویژه نامه ای برای جام جهانی داشته باشیم، صفحات فرهنگی من می شود. وقتی به روزهای انتخابات می رسیم، صفحات فرهنگی باید جایشان را به صفحات سیاسی بدهند. اگر هم می خواهند باشد، باید تریبون این حزب بدهند یا آن یکی جریان سیاسی. هنرمندها هم مجبور می شود شعار بدهند و ترقه ای به صدا در آورند. یکی نیست به داد ما برسد. ما نمی خواهیم سیاسی باشیم، چون در رفاقت سیاست و هنر، هنر بازنده می شود.

ما به اتفاق های مهم فرهنگی جهان نگاه کنید. همیشه دعواهای سیاسی، جنگ ها، اعتراض ها و خلاصه همه چیزهایی که ربطی به هنر ندارد ، این اتفاق ها را تعطیل کرده است. جایزه نوبل در طول سال های جنگ دوم جهانی تعطیل شد. جشنواره های فیلم بارها به دلیل مشکلات سیاسی تعطیل شدند. بارها ، به بهانه های سیاسی کنسرت ها را تعطیل کرده اند. حالا هم نوبت به تعطیل کردن یکی از مهمترین نمایشگاه های کتاب جهان است. نمایشگاه کتاب قاهره، که مهمترین نمایشگاه کتاب در جهان عرب است، به واسطه اتفاق هایی که در این کشور در حال وقوع است، رو به تعطیلی است.

چین که میهمان ویژه نمایشگاه امسال بوده، دارد بی خیال می شود و ناشران انگلیسی و فرانسوی هم پروازهایشان را لغو می کنند. یعنی کتاب یک بار دیگر اسیر دیکتاتوری می شود. اما امیدواریم که هر چه زودتر مصر به آرامش برسد و نمایشگاه کتاب قاهره، با آزادی کامل برگزار شود، نکته ای که هیچ گاه در حکومت خودکامه حسنی مبارک وجود نداشت. مثلا دو سال قبل، یک ناشر مصری به دلیل چاپ کتابی از محمد البرادعی، راهی زندان شد. ماجرای دستگیری او، آن چنان پلیسی و عجیب بود که انگار بزرگترین قتل دنیا را انجام داده بود.

آقایان! لطف ما فرهنگی ها را سیاسی نکنید. بگذارید رمان مان را بخوانیم، فیلم مان را ببنیم و یواشکی چای کم رنگ بنوشیم. ما هم کاری به شما نخواهیم داشت.
رونوشت: اين مطلب پيش از اين در روزنامه آرمان منتشر شده است.

هیچ نظری موجود نیست: