صنعت سينما اين روزها بيش از قبل به سوي دنياي کلمات سربي گرايش يافته است، آن چنان که افتتاحيه چند جشنواره بزرگ سينمايي از جمله «لوکارنو»، «نيويورک»، «تورنتو» و امسال با نمايش فيلم هايي همراه است که اقتباس هاي ادبي به شمار مي آيند....ادامه
سهشنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۸۶
یکشنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۸۶
«صد سال تنهايي» بعد از 25 سال همچنان پرفروش است
با اينكه حدود بيست و پنج سال از انتشار كتاب «صد سال تنهايي» ميگذرد، اما همچنان اين اثر جاودانه از پرفروشترين كتابهاي ادبيات اسپانياييزبان به حساب ميآيد. بنا بر گزارشي كه روز گذشته پايگاه خبري «لاتينو» منتشر كرد، طي هشت ماهي كه از آغاز سال 2007 ميگذرد، كتاب «صد سال تنهايي» بيش از يك ميليون نسخه فروش داشته است و از همين رو يكي از پرفروشترين آثار ادبي در ميان كشورهاي اسپانياييزبان به حساب ميآيد.
پايگاه خبري «لاتينو» در ذيل اين خبر صحبتهاي چند چهره ادبي و مديران فرهنگي را آورده است كه نظر خود را درباره راز موفقيت «صد سال تنهايي» بيان كردهاند. ماريو بارگاس يوسا مولف كتابهايي چون «عصر قهرمان» و «جنگ آخرالزمان» شاهكار ماركز را رماني فراموشنشدني دانسته است و اعتقاد دارد: «چون مسائل عنوان شده در اين كتاب هنوز در امريكاي لاتين و دنيا وجود دارد و ماركز مسالهيي ازلي- ابدي را نشانه گرفته اثر او سالها خواننده خواهد داشت. خورخه ميخل لونتي منتقد ادبي هموطن ماركز «صد سال تنهايي» را عصاره ادبيات امريكاي لاتين ميداند و معتقد است كه اين كتاب فرهنگ بومي اين منطقه را به شكل زيبايي داستاني كرده است و از آنجايي كه بوميترين خصوصيات فرهنگي، عامترين آنها هستند، خوانندگان به سادگي با كتاب همراه ميشوند. نيكلاس آرگوتي مدير يكي از كتابفروشيهاي معتبر نيكاراگوئه هم به جادويي بودن اين كتاب اشاره ميكند و ميگويد كه به همين دليل اين كتاب تا قرنها از پرفروشهاي حوزه ادبيات داستاني خواهد بود.
از ديگر اخبار مرتبط با ماركز ميتوان به ساخت فيلمي بر مبناي يكي از داستانهاي كوتاه او اشاره كرد. يوكيو نيناگاوا قرار است فيلم «ارنديرا» را براساس داستان كوتاه «ارنديرا و مادربزرگ سنگدلش» از ماركز بسازد.
سال گذشته نيز اخباري مبني بر حضور ماركز در ايران منتشر شد اما اين سفرها تنها به برپايي نمايشگاهي منتهي شد كه با حضور تصاوير ماركز برپا شد. ماركز چند ماه پيش بعد از 25 سال به زادگاهش آركاتاكا سفر كرد.
پايگاه خبري «لاتينو» در ذيل اين خبر صحبتهاي چند چهره ادبي و مديران فرهنگي را آورده است كه نظر خود را درباره راز موفقيت «صد سال تنهايي» بيان كردهاند. ماريو بارگاس يوسا مولف كتابهايي چون «عصر قهرمان» و «جنگ آخرالزمان» شاهكار ماركز را رماني فراموشنشدني دانسته است و اعتقاد دارد: «چون مسائل عنوان شده در اين كتاب هنوز در امريكاي لاتين و دنيا وجود دارد و ماركز مسالهيي ازلي- ابدي را نشانه گرفته اثر او سالها خواننده خواهد داشت. خورخه ميخل لونتي منتقد ادبي هموطن ماركز «صد سال تنهايي» را عصاره ادبيات امريكاي لاتين ميداند و معتقد است كه اين كتاب فرهنگ بومي اين منطقه را به شكل زيبايي داستاني كرده است و از آنجايي كه بوميترين خصوصيات فرهنگي، عامترين آنها هستند، خوانندگان به سادگي با كتاب همراه ميشوند. نيكلاس آرگوتي مدير يكي از كتابفروشيهاي معتبر نيكاراگوئه هم به جادويي بودن اين كتاب اشاره ميكند و ميگويد كه به همين دليل اين كتاب تا قرنها از پرفروشهاي حوزه ادبيات داستاني خواهد بود.
از ديگر اخبار مرتبط با ماركز ميتوان به ساخت فيلمي بر مبناي يكي از داستانهاي كوتاه او اشاره كرد. يوكيو نيناگاوا قرار است فيلم «ارنديرا» را براساس داستان كوتاه «ارنديرا و مادربزرگ سنگدلش» از ماركز بسازد.
سال گذشته نيز اخباري مبني بر حضور ماركز در ايران منتشر شد اما اين سفرها تنها به برپايي نمايشگاهي منتهي شد كه با حضور تصاوير ماركز برپا شد. ماركز چند ماه پيش بعد از 25 سال به زادگاهش آركاتاكا سفر كرد.
سهشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۶
اين هنرمندان هنوز زندهاند
بعد از آن كه اينگمار برگمان و ميكلآنجلو آنتونيوني در يك روز مشابه درگذشتند، بسياري از افراد دچار شوك شدند. اين شوك بيشتر
در مورد مرگ آنتونيوني روي داد، چرا كه بسياري در سالهاي اخير از وضعيت سلامتي او در سن 94 سالگي مطلع نبودند. بعد از اين رويداد، سايت «استار» طي گزارشي نام 10 تن از مشاهير سالمند هنرمند جهان را طي فهرستي منتشر كرد. اين هنرمندان كه گرچه نام برخي از آنها در ايران چندان شناخته شده نيست، از جمله افرادي هستند كه طي ساليان دراز بر ادبيات و هنر جهان تاثير گذاشتهاند و شهرتشان گاه چنان به افسانه پيوسته كه كمتر كسي ميتواند باور كند آنها زندهاند. در اين ميان شايد «آرتور سي.كلارك» در ايران از شهرت بيشتري برخوردار باشد. اين نويسنده نامدار كه به خاطر كتابهاي علمي – تخيلياش صدها نفر را جذب آثارش كرده، سفر را راز سرزندگي خود ميداند. آرتور سي.كلارك كه مهمترين اثر او را ميتوان «اوديسه 2001» دانست، هماكنون 89 سال دارد و در صحت و سلامت زندگي ميكند. از ديگر چهرههاي مشهور سالمند ميتوان به الكساندر سولژنستين اشاره كرد. اين نويسنده روس كه او را ميتوان از پيرترين برندگان نوبل ادبيات در دنيا دانست، كتابهاي مشهوري نوشته است كه از جمله آنها ميتوان به «منطقه سرطان به روسيه برميگردد» اشاره كرد. سولژنستين 88 سال دارد.
به ميان آوردن اسم كسي همچون آلبرت هافمن، شايد كمي دور از ذهن به نظر برسد. اين دانشمند اروپايي كه هماكنون 101 سال دارد، با اختراعاتش تاثيرات زيادي بر دنياي موسيقي گذاشته است. سايت استار در كنار نام هافمن، نام استودز تركل را گذاشته كه دوست جي.دي سلينجر است. اين نويسنده كه 7 سال مسنتر از سلينجر است و هماكنون 94 سال دارد، هنوز نوشتن روزانهاش را ترك نكرده است. او معتقد است حافظهاش به خوبي كار ميكند و خاطرات كودكياش را به خوبي به ياد دارد. در فهرست «استار» نام چهرههايي همچون ورالين (90 ساله)، اليويه دهاويلند بازيگر مشهور نقش «ملاني» در فيلم «بر باد رفته» (91 ساله)، لسپاول(92 ساله)، بود شلبرك فيلمنامهنويس «در بارانداز» (93 ساله) و پينتاپ پركينز (94 ساله) نيز به چشم ميخورد.
به ميان آوردن اسم كسي همچون آلبرت هافمن، شايد كمي دور از ذهن به نظر برسد. اين دانشمند اروپايي كه هماكنون 101 سال دارد، با اختراعاتش تاثيرات زيادي بر دنياي موسيقي گذاشته است. سايت استار در كنار نام هافمن، نام استودز تركل را گذاشته كه دوست جي.دي سلينجر است. اين نويسنده كه 7 سال مسنتر از سلينجر است و هماكنون 94 سال دارد، هنوز نوشتن روزانهاش را ترك نكرده است. او معتقد است حافظهاش به خوبي كار ميكند و خاطرات كودكياش را به خوبي به ياد دارد. در فهرست «استار» نام چهرههايي همچون ورالين (90 ساله)، اليويه دهاويلند بازيگر مشهور نقش «ملاني» در فيلم «بر باد رفته» (91 ساله)، لسپاول(92 ساله)، بود شلبرك فيلمنامهنويس «در بارانداز» (93 ساله) و پينتاپ پركينز (94 ساله) نيز به چشم ميخورد.
یکشنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۸۶
ايرنه ژاكوب ؛ از "قرمز" تا لوكارنو

ايرنه ژاكوب، بازيگر غمگين، احساساتي، تودار، ظريف و زيباي فيلم "قرمز" رئيس هيات داوران شصتمين جشنواره فيلم" لوكارنو"
شد تا جهان سينما بيش از پيش بازيگرسالاري خود را به رخ بكشد.1
ژاكوب 41 ساله كار بازيگري خود را در سال 1987 و فيلم «خداحافظ، بچهها» (Au revoir,les enfants) شروع كرد، اما او موفقيتش را مديون حضور در فيلم "زندگي دوگانه ورونيك" است كه كيشلوفسكي آن را در سال 1991 به تاريخ سينماي جهان افزود. ايرنه ژاكوب به دليل حضور در اين فيلم، برنده جايزه بهترين بازيگر زن در جشنواره كن همان سال شد. در اين ميان شايد او بيشتر از هر چيز، موفقيتش را مديون اتفاق، قهوه و فلسفه باشد.1
بعد از آن كه كيشلوفسكي به فرانسه رفت تا فيلمسازياش را در اين كشور دنبال كند، گرچه فيلمساز مطرحي بود، اما بايد خود را در سينماي كشور مقصد نيز به خوبي معرفي ميكرد. اين بود كه او طرح فيلم "زندگي دوگانه ورونيك" را ارائه كرد و در جستوجوي بازيگر نقش اولش برآمد. ديدار او با ايرنهژاكوب كه در چند فيلم نه چندان مطرح كه مهمترينشان «ون گوگ» بود، بازي كرده بود، نياز كيشلوفسكي را فراهم كرد. او همان برخوردي را با ژاكوب انجام داد كه كمي قبل با ژوليت بينوش نيز انجام داده بود، يعني بعد از صرف يك فنجان قهوه، به سرعت بحث را به سمت فلسفه كشاند و ايرنه جوان نيز گرچه از فلسفه سررشته چنداني نداشت، اما باهوش ذاتي، كارگردان كار كشته لهستاني را متقاعد كردتا در فيلمش بازي كند. حضور ژاكوب در چند فيلم مطرح ديگر از جمله "قرمز"، "پسر عموي امريكايي" و "باغ مخفي" نام اين بازيگر را كه به 4 زبان انگليسي، آلماني، ايتاليايي و فرانسوي تسلط دارد، بيش از گذشته بر سر زبانها انداخت.1
ايرنه ژاكوب در آخرين كارش قرار است در فيلم " عروسك بيسايه" بازي كند كه توسط جميل رستميكرد در فرانسه، مصر، عراق و ايتاليا فيلمبرداري ميشود.1
ژاكوب 41 ساله كار بازيگري خود را در سال 1987 و فيلم «خداحافظ، بچهها» (Au revoir,les enfants) شروع كرد، اما او موفقيتش را مديون حضور در فيلم "زندگي دوگانه ورونيك" است كه كيشلوفسكي آن را در سال 1991 به تاريخ سينماي جهان افزود. ايرنه ژاكوب به دليل حضور در اين فيلم، برنده جايزه بهترين بازيگر زن در جشنواره كن همان سال شد. در اين ميان شايد او بيشتر از هر چيز، موفقيتش را مديون اتفاق، قهوه و فلسفه باشد.1
بعد از آن كه كيشلوفسكي به فرانسه رفت تا فيلمسازياش را در اين كشور دنبال كند، گرچه فيلمساز مطرحي بود، اما بايد خود را در سينماي كشور مقصد نيز به خوبي معرفي ميكرد. اين بود كه او طرح فيلم "زندگي دوگانه ورونيك" را ارائه كرد و در جستوجوي بازيگر نقش اولش برآمد. ديدار او با ايرنهژاكوب كه در چند فيلم نه چندان مطرح كه مهمترينشان «ون گوگ» بود، بازي كرده بود، نياز كيشلوفسكي را فراهم كرد. او همان برخوردي را با ژاكوب انجام داد كه كمي قبل با ژوليت بينوش نيز انجام داده بود، يعني بعد از صرف يك فنجان قهوه، به سرعت بحث را به سمت فلسفه كشاند و ايرنه جوان نيز گرچه از فلسفه سررشته چنداني نداشت، اما باهوش ذاتي، كارگردان كار كشته لهستاني را متقاعد كردتا در فيلمش بازي كند. حضور ژاكوب در چند فيلم مطرح ديگر از جمله "قرمز"، "پسر عموي امريكايي" و "باغ مخفي" نام اين بازيگر را كه به 4 زبان انگليسي، آلماني، ايتاليايي و فرانسوي تسلط دارد، بيش از گذشته بر سر زبانها انداخت.1
ايرنه ژاكوب در آخرين كارش قرار است در فيلم " عروسك بيسايه" بازي كند كه توسط جميل رستميكرد در فرانسه، مصر، عراق و ايتاليا فيلمبرداري ميشود.1
شنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۶
باز هم آپدايك
اين روزها دنيا بهتر از هر زمان ديگري به کام جان آپدايک مي چرخد. اين نويسنده نامدار معاصر که متاسفانه هنوز کتابي مستقل از او به فارسي ترجمه نشده، هفته قبل مجموعه گفت وگوهاي خود را با مقدمه يي از جيمز شيفت منتشر کرد. او که سال گذشته با رمان «تروريست» در فهرست پرفروش هاي کتاب در حوزه ادبيات داستاني قرار گرفته بود، بار ديگر با حضور در فهرست بهترين نويسنده از ديدگاه خوانندگان جوان در نظرسنجي روزنامه ديلي تلگراف، اثبات کرد که نويسنده يي نيست که بتوان او را به يک نسل يا سن خاص محصور کرد. از سويي ديگر، اين هفته رونمايي آخرين رمان آپدايک نيز با طرحي متفاوت صورت مي گيرد. انتشارات پنگوئن پس از آنکه رمان «تروريست» با فروش خوبي روبه رو شد، تصميم گرفت اين کتاب را در قالب papar back (جلد مقوايي) عرضه کند.
آپدايک با موفقيت هاي روزافزون خود، آرزوي مادرش را که مي خواست نويسنده معروفي شود، به خوبي برآورده کرده است.ديگر او نويسنده يي نيست که براي انتشار قصه هايش در نيويورکر، لحظه شماري کند و راضي شود که اين قصه ها به هر قيمتي در اين هفته نامه معتبر چاپ شود. اين روزها نام آپدايک، فروش خوب هر کتابي را تضمين مي کند. جان آپدايک در سال 1932 در پنسيلوانيا به دنيا آمد. او برخلاف بسياري از جوانان هم نسلش مادري داشت که خودش مي خواست نويسنده شود، اما از آنجايي که خود به هدف نرسيده بود، اين آرزو را در جان دنبال مي کرد. با اين همه آپدايک کارش را با کشيدن کاريکاتور شروع کرد. او در سال 1954 اولين داستانش را در نيويورکر و در سال 1958 اولين مجموعه شعرش را چاپ کرد. هرچند اولين رمانش او را برنده جايزه ملي کتاب کرد، اما او موفقيتش را مديون کتاب هايي است که درباره يک شخصيت ورزشي به نام رابيت نوشته است.
آپدايک در سال 1981 براي رمان «رابيت ثروتمند مي شود» و در سال 1991 براي رمان «رابيت استراحت مي کند» جايزه پوليتزر را دريافت کرد. او جايزه هاي بسياري در کارنامه اش دارد اما خود استقبال خوانندگان را بهترين جايزه عمرش مي داند.
اشتراک در:
پستها (Atom)