ديروز بعد از مدتي پام به سينما باز شد. رفته بودم سينما آزادي فيلم « سن پطرزبوگ» رو ببينم كه متاسفانه بليتش تموم شده بود. از بين بقيه فيلمها ، با توجه به چيزهايي كه شنيده بودم، «لطفا مزاحم نشويد» رو انتخاب كردم.
بدون چيس و پفك و تنها با يك عدد آبمعدني وارد سالن شدم. اما قبل از ورود اتفاقي افتاد كه گزينه است براي «مملكته كه داريم» . ماجرا از اين قرار بود كه دنبال سالن نمايش فيلم ميچرخيدم. اولش از دو پسر جوان كه يك ظرف حاوي چيپس، ماست و يك چيز ديگر در دست داشتند، پرسيدم كه در اين سالن چه نشان ميدهند. گفتند كه نميدانند.
بعدش از پيرمردي كه او هو چيپس دستش بود پرسيدم. او هم نميدانست. نفر سومي كه چيپس نداشت هم نميدانست. با صداي بلند و بياختيار گفتم: يعني شما پول دادين و بليت خريدن، اونوقت نميدونين كه قرار چه فيلمي ببنين؟
كه يكنفر را بانگ برآمد: حالشو ببر بابا... بيخيال... هر چي شد برو ببين.
پانوشت مهمتر از متن: خريدن يك آبمعدني در سينما آزادي ممن است 5 هزار تومن خرج در دست شما بگذارد. آن دستگاهها پولي كه اسكناس ميگذاري و كد ميزني، اغلب پولها را قبول نميكند. مثلا حتما بايد 200 تومني طرح قديم داشته باشي. 200 جديد كه مال 5 سال پيش است را اين دستگاهها قبول نمبكند. طبقه اول هم كه بروي، ميگويند پول خرد ندارند. در نتيجه بايد يك آبميوه 2500توماني بخري تا بتواني يه قلوپ به گلوي تشنهات برساني. وحتما همراهي هم هست. در نتيجه 5300 تومان براي يك آبمعدني كوچك...